نادر آقاخانی کارشناس ارشد پرستاری و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اورمیه
حادثه غیر مترقبه، واقعه ای است هولناک که از جنبه های گوناگون بر زندگی انسانها تأثیر می نهد. شاید در این میان، کودکان آسیب پذیرترین افرادی باشند که به علت ضعف جسمانی و عدم استقلال، متحمل عوارض روانی شدیدی شوند که گاه عوارض جسمانی پر خطرتر و دیرپاتر است.
مسأله مهم دیگر بروز اختلالات تنیدگی پس از حادثه ( PTSD )1 در کودک به دنبال بروز یک ضایعه جسمی می باشد که عوارض روانی آن به صورت اضطراب و افسردگی بروز می یابد. به طور کلی تشخیص این مسأله هنگامی قطعی می شود که سه دسته مشکلات عمده در کودک بروز کند و بیش از یک ماه دوام داشته باشد.
تجربه مکرر احساس قرار گرفتن در موقعیت مخاطره آمیز به صورت کابوسهای شبانه یا فلاش بک یا واکنش نسبت به حوادثی که شبیه به عوارض و شرایط بلیه هستند.
دوری گزیدن از دیگر بازماندگان حادثه یا کاهش علائق و نا امیدی نسبت به آینده.
اختلالات خواب، بی قراری، تمرکز ضعیف، بازگشت به دوران قبل و در خود فرو رفتن.
نقش پرسنل امور بهداشتی درمانی در تسکین عوارض و دشواریهای این حوادث انکارناپذیر است. این افراد با سنجش تغییرات در الگوی خواب، بروز رفتارهای بی تفاوت و فقدان عواطف، تغییر در رفتارهای معمولی مانند عدم کنترل ادار و مدفوع، تغییر در نحوه ارتباط با نزدیکان یا اعضای خانواده به صورت رفتارهای انزواطلبانه، کاهش نمرات و موفقیت تحصیلی در مدرسه و بروز ترسها و نگرانی های غیر عادی می توانند میزان تأثیرات روانی بر کودکان را اندازه گیری نمایند. استفاده از پرسشنامه PEDS 2 یا اندازه گیری اختلالات عاطفی در کودکان نیز ازروشهای ارزیابی مشکلات روانی کودکان است. ذکر این نکته لازم است که دیدگاه و تلقی کودک نسبت به حادثه با دیدگاه والدین و سرپرستان وی متفاوت است.
وظیفه پرسنل در این راستا، فراهم سازی حمایتهای عاطفی و دادن اطمینان مجدد به مددجویان است. هدف اصلی حفظ تمامیت خانواده و تشویق آنها به برقراری ارتباط با مددکاران است.
برگرداندن هر چه سریعتر کودکان به زندگی معمولی به کمک اعضای دیگر خانواده بسیار مهم است. دشواری این کار هنگامی مشخص می شود که به یاد داشته باشیم که والدین خود در حالت عادی قرار ندارند و ممکن است از مشکلات کودکان خود غفلت بورزند.
سرانجام اینکه به نظر می رسد بهترین اقدام تأکید بر توانایی های کودکان و فراهم ساختن محیطهایی برای بیان ترسها و اضطرابهای آنان باشد. بررسی نحوه بازی کودکان نیز در تعیین احساس کودک مؤثر است و بازی خود می تواند یک روش درمانی باشد.
به هر حال اگر مشکلات به مدت طولانی باقی ماند، ارجاع کودک به روانپزشک ضروری است. بروز رفتارهای سایکوپات، تمایل به خودکشی یا انجام رفتارهای مخاطره آمیز این نیاز را تشدید می کند.